دوشنبه، دی ۲۰، ۱۳۸۹

عكاسی كه فقط یك ثانیه وقت داشت + تصاویر


عكاسی فرانسوی در هنگام اولین خورشید گرفتگی سال 2011 میلادی تنها یك ثانیه زمان داشت تا از عبور ایستگاه فضایی از برابر خورشید عكاسی كند.

به گزارش مهر، اولین رویداد مهم نجومی سال 2011 میلادی به پایان رسید و در پی این پایان سیلی از فیلمها و عكسهای به ثبت رسیده از این رویداد جهان مجازی را در بر گرفت.
این پدیده در حالی به پایان رسید كه تنها سایه ماه مسیر نور خورشید را به سوی زمین مسدود نكرده بود بلكه جسم بسیار ریز و كوچكی نیز در این خورشید گرفتگی به كره ماه كمك كرده است.
در تصویر جالبی كه توسط "تیری لگال" عكاس نجومی فرانسوی و در كشور عمان به ثبت رسیده است می توان بر روی چهره درخشان خورشید دو لكه كوچك و سیاه را مشاهده كرد كه یكی از آنها لكه ای خورشیدی كوچك و دیگری كه ظاهری هندسی دارد ایستگاه بین المللی فضایی در حال عبور از برابر خورشید است.
در واقع این عكاس فرانسوی برای عكاسی از دو پدیده، خورشید رفتگی به واسطه سایه ماه و عبور ایستگاه بین المللی فضایی از مقابل خورشید به كشور عمان سفر كرد زیرا این كشور برای عكاسی از ایستگاه در برابر خورشید زاویه ای مناسب را در اختیار وی قرار می داد.
عبور ایستگاه در هنگام خورشید گرفتگی از مقابل خورشید كمتر یك ثانیه طول كشیده است و از این رو عكاس برای ثبت چنین تصویری زمان بسیار كوتاهی در اختیار داشته است.

تنها برای روشن شدن جزئیات این پدیده بهتر است بدانید كه در هنگام ثبت این تصویر، خورشید در فاصله 147 میلیون كیلومتری و ماه در فاصله 390 هزار كیلومتری زمین قرار داشته است، ابعاد خورشید 400 برابر كره ماه است اما در عین حال 400 برابر زمین از ماه فاصله دارد و از این رو ابعاد آنها در آسمان مشابه دیده می شود.
در صورتی كه هنوز در تصور كردن ابعاد زمین در مقایسه با خورشید مشكل دارید به لكه كوچك خورشیدی كه در تصویر بالا در گوشه پایین و راست بر روی خورشید دیده می شود دقت كنید، ابعاد این لكه دو برابر ابعاد زمین است.
بر اساس گزارش گیزمودو، از سویی دیگر عرض ایستگاه فضایی 100 متر بوده و در مدار 350 كیلومتری زمین در حركت است، از این رو در زمان تصویربرداری فاصله ماه از ایستگاه نسبت به فاصله اش تا زمین هزار برابر بیشتر بوده و خورشید نیز نسبت به ایستگاه 400 هزار بار دورتر از فاصله اش با زمین قرار گرفته و از این رو یك خط شدن این سه جرم بر منجر به خلق چنین تصویری شده است.

گرمای یادتو

                       
                                       شب بود،من بودم وانتظاربود
                                        آمدی؛اماخیال بود
                                        بوسیدم ازلبت،وه!چه شیرین رویا
                                        آغوش توازدورهم بی مثال بود
                                        پائیز،کلبهء سرد،سکوت ومن
                                         درجمع ما،گرمای یادتوعجب یاربود







یکشنبه، دی ۱۹، ۱۳۸۹

ناقوس صومعهء دل

 
ناقوس صومعهء دل


ناقوس صومـــعهء دل گشتــــه صدایت
صدسجده عجز زند عقل پیش ادایـــــت
درطورمعرفت تو  ای طـــــــالع سینا
موســـــــی خرد سحرشده ازتجــــلایت
هرچندز طــواف حرم وصلت بـــــــدورم
درمنای یادتـوکنم جان قربان صفایــت
دردولت حـــــسنت جان متاعیسـت قلیل
دانم؛چیزدیگرم نیست سازم به فـــدایت
داشتم به کنج سینه گنجی موسوم به دل
بردی وکـنون هست پامال جفــــــایت
معروف به لطفــــی درآفاق،چرا برمن؟
مـحـجرشده قلبـــــت،تودانی وخدایت!
هردرد رسانی به این خســــــته نمیرد
زنده اســــت "رفیعی" به امید لقایت

        افغانستان - کابل
پاییز ۱۳۸۹ خورشیدی

بهانه





زندگی بهانه وپرازبهانه هاست،بهانه ای برای ماندن،بهانه ای برای رفتن،بهانه ای برای کردن وبهانه برای نکردن،بهانه ای برای انجام کارهایی که بما ارتباط نمیگیرد وبهانه ای برای فرار ازمسؤلیتها وانجام ندادن واجبات.........امادرین میان چه زیباست بهانه ای برای دوست بودن ودوست داشتن وبهانه ای برای شادبودن وشادزیستن وفراموش نمودن غمها!
ومن خواستم این وبلاگ  بهانه ای باشد برای  آشناییها ودوستیهای بیشتر،بهانه ای برای ابرازنمودن  حرف دل  وآرزوها!
وبهانه ای برای شادنمودن خاطرها!