سه‌شنبه، آبان ۰۳، ۱۳۹۰

گل من!


دل ازشوق تو لبریزاست گل من
هوایت درسر گلآویزاست گل من
توآیی،بشگفد صد غنچهء دل
اگرچه فصل پائیزاست گل من


فریدرفیعی
2/8/1390
کابل- افغانستان

جمعه، مهر ۱۵، ۱۳۹۰

پیام پائیز

باد های سرد امروز پیام دگری دارند
...
خبر ازقربان شدن برگ درپای درخت
خبرازآمدن سرمای سخت
ازپژمردن وریختن
... ... خبرازیخ بستن
خبرازکوچ مرغان چمن
رفتن ودل کندن
...
پس تو ای دوست! هوش دار!!
خانهء دل گرم بدار
از آتش عشق ووفا
ازگرمی رابطه ها
پرازشوق وسرور
ازشعر وسرود
تادرین فصل جمود
دل تویخ نبندد ونمیرد
غنچهء سبز امیدت رنگ زرد نگیرد
گل رویایی عشق در دلت بشگفته بماند
دست تطاول پائیز آسیبش نرساند
...که بهار دگری در راه است

فریدرفیعی

شنبه، تیر ۱۸، ۱۳۹۰

مرگ

مرگ

............
درکلبه، یاس وامید
که امید داشت دیگرازآن رخت میبست
...وجایش رابه یاس میداد

من بودم واو
اوبانگاههای پرازامید به من میدید
ومن بادیدگان شرمناک
به او نمیدیدم
که نمیتوانستم ببینم
....
آنطرفتر ازپشت پنجره
عفریت سیاه مرگ
دندان تیزمیکرد
وباچشمان مخوف
چشم درراه بود
تاباز طعمه گیرد
طعمهء دیگری ازجنس بشر

من درتلاش بودم
تلاش برای بستن پنجره
پنجرهء مرگ
اما،
انگاردیگرپنجره رانبود زمان بستن
یادستان مرا توان پنجره بستن

وبالاخره؛
پس ازنبردی نابرابر
فاتحانه آمد وبرد

ومن چون شبان لال
که گرگ ازمقابل چشمانش بره ای را ازرمه ببرد
خاموشانه مینگریستم
نه توان مقابله نه زبان فریاد

واوبرد
نه فقط یک طعمه را
که یک زندگی را
یک نسل را
یک عشق را
یک آرزورا

فریدرفیعی

#جوانی مصاب به یک بیماری غیرقابل علاج درمقابل چشمان ما جان داد ومابدون اینکه کمکی بتوانیم فقط میدیدیم....اینست شغلی که ماداریم!!!؟؟؟

ای تازه گل!


شعر: بارق شفیعی
آواز: استادمحمدرفیع آوازخوان شهیر واسطوره موسیقی هندوستان وخانم ژیلا زلاند آوازخوان سرشناش افغانستان

ای تازه گل توزینت گلزارکیستی؟
ای مرغ باغ دل تو گرفتارکیستی؟
...گرفتارتوستم،
زگلزارتوستم،
ماییم وهردو زیب گلستان زندگی.

باشدشبی که ماوتو ساغروسبو
درنورمه،به سبزهءتر،درکنارجو
بزمی بپاکنیم،
غم رارهاکنیم،
کاینست مقتضای بهاران زندگی

دوشیزه گان باغ بیافتد ترا به پا
خنیاگران شاخ تراگردد همنوا
درگلشنی چنین،
درچشم پاک بین،
حسن است وعشق،رونق جولان زندگی

سه‌شنبه، تیر ۱۴، ۱۳۹۰

باورم نمیشه

 
باورم نمیشه!

تو خوابی بیش نیستی

درکویر زنده گی ام سرابی بیش نیستی

درکتاب خاطراتم نقش برآبی بیش نیستی

باورم نمیشه!

...چون؛

درپندارمن ساده دل هنوز

تو درشب تارم ماهتابی

غنچهء عشق وامیدم را هم آب هم آفتابی!
 
فریدرفیعی
13/4/1390

سه‌شنبه، تیر ۰۷، ۱۳۹۰

بانوان اول


 زینت کرزی همسررئیس جمهورافغانستان




 اعظم السادات فراحی همسررئیس جمهورایران




اسماءالاسد همسر رئیس جمهورسوریه




کارلابرونی همسر رئیس جمهورفرانسه




سویتـــــــلانا مدودوا" - همسررئیس جمهور روسیه







" شانتال بیاه" - همسررئیس جمهور کامــــــــــرون



ملکه رانیا - همسرپادشـــــــــاه اردن





"ســــــــــارا براون" - همسرنخست وزیر بریتانیا


میشل اوباما همسررئیس جمهورامریکا






"لورن هارپر" - همسرنخست وزیر کانادا




"موزه ناصرالمسند" - همسردوم امیر قطر



"لتیزیا اورتیس روکاسولانو" - همسرولیعهد اسپانیا



"مهربان علییوا" - همسررئیس جمهور آذربایجان


"اولین ایلوس" - همسررئیس جمـــــــــهور استونی
 






























































شنبه، تیر ۰۴، ۱۳۹۰

شنبه، خرداد ۲۸، ۱۳۹۰

خسوف

خسوف(ماهتاب گرفتگی)

شب 25 بر26 جوزا(خرداد)1390ماهتاب گرفتگی کامل ازساعت 10:53شب الی حدود2:30 شب به وقت کابل
واقع گردید تصویری ازین خسوف همراه بانوشته ای ازمن بدین مناسبت:
چه شد؟

ماه درجایش

جایی نرفت

خورشیدنورش رادریغ نکرد

وسخاوتمندانه تابید؛مثل همیش

فقط زمین بود که حسودیش شد

ومیان ماهتاب وآفتاب قرارگرفت
اما؛
چه کرد؟

فضای خودش را سیاه وتاریک!!

فریدرفیعی
کابل
صبگاهان 26جوزای 1390 خورشیدی

یکشنبه، خرداد ۰۱، ۱۳۹۰

قشــنگی... قشــنگی... قشــنگی.



قشــنگی... قشــنگی... قشــنگی...


نوشته شده توسط سید نورالحق صبا   



بســـیار به تمـــکین وفقیهــــانه قشنگی
فتوای من این است؛ مزن چانه، قشنگی
اندازهء صد بلــــخ وهـــــراتی غـــــزل آرا
مانند «نهاوندک*» و «فرغانه*» قشنگی
امشب غــــــزل تازه به نامت کنـــــم آغاز
هر جاش نویسم که تو دیوانه قشــــنگی
دیوانه نگویم؟ ننویسم؟ بَدَت آمد؟
دیوانه منم، کافر فرزانه! قشنگی!
بگذار کمی موی تو در باد برقصد
آن را بزنی یا نزنی شانه، قشنگی
چون عاطفهء چلچله با باغ، ظریفی
چون عشقِ میانِ گل وپروانه، قشنگی
با پیرهن سرخ پَرَک دار بلندت
مثلِ مییِ گلرنگ به پیمانه، قشنگی
از من بَشَوی یا نشَوی دختر حوری!
با من بروی یا نروی خانه، قشنگی

*نهاوندک وفرغانه:از گسترده ترین دستگاه های موسیقی خراسانی که در حدود پنجاه گوشه دراد واغلب به صورت موسیقیی شاد در چشن ها واعیاد نواخته می شود، برای معلومات بیشتر به لغتنامهء دهخدا و«بهجت القلوب فارابی» مراجعه شود

وقتی کسی را دوست دارید

وقتی کسی را دوست دارید
 
 
وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن 
به او باعث شادی و آرامشتان می شود
 

وقتی کسی را دوست دارید، در کنار او که هستید،

احساس امنیت می کنید.

 

وقتی کسی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، 

ضربان قلب خود را درسینه حس می کنید.

 

وقتی کسی را دوست دارید، زمانی که درکنارش راه می روید

احساس غرور می کنید.

 

وقتی کسی را دوست دارید، تحمل دوری اش برایتان

سخت و دشوار است.

 
 
وقتی کسی را دوست دارید، شادی اش برایتان زیباترین
منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست.

 

وقتی کسی را دوست دارید، حتی تصور بدون 

او زیستن برایتان دشوار است.

 

وقتی کسی را دوست دارید، شیرین ترین لحظات

عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید.

 

وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید برای 

خوشحالی اش دست به هر کاری بزنید.

 

وقتی کسی را دوست دارید، هر چیزی راکه

متعلق به اوست، دوست دارید.

 

وقتی کسی را دوست دارید، در مواقعی که به بن بست می رسید،

با صحبت کردن با او به آرامش می رسید.
 
وقتی کسی را دوست دارید، برای دیدن مجددش 
لحظه شماری می کنید.

 

وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید ازخواسته های 

خود برای شادی او بگذرید.

 

وقتی کسی را دوست دارید، به علایق اوبیشتر 

از علایق خود اهمیت میدهید.

 

وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید به هرجایی 

بروید فقط او در کنارتان باشد.

 

وقتی کسی را دوست دارید، ناخود آگاه برایش

احترام خاصی قائل هستید.

 

وقتی کسی را دوست دارید، تحمل سختی ها 

برایتان آسان و دلخوشیهای زندگیتان فراوان می شوند.

 

وقتی کسی را دوست دارید، او برای شما زیباترین وبهترین 

خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد.

 

وقتی کسی را دوست دارید، به همه چیز امیدوارانه 
می نگرید و رسیدن بهآرزوهایتان را آسان می شمارید.

 

وقتی کسی را دوست دارید، با موفقیت ومحبوبیت

او شاد و احساس سربلندی می کنید.

 

وقتی کسی را دوست دارید،

واژه تنهایی برایتان بی معناست.

 

وقتی کسی را دوست دارید، 
آرزوهایتان آرزوهای اوست.

 
 
وقتی کسی را دوست دارید، 
در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید.

 

به راستی دوست داشتن چه زیباست، این طور نیست ؟

شنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۹۰

عروسی سلطنتی

عروسی سلطنتی
ازدواج ویلیام ولز و کاترین میدلتون

 ازدواج ویلیام ولز و کیت میدلتون طبق برنامه‌ریزی‌های انجام شده در کلیسای وست‌مینستر به تاریخ ۲۹ آپریل ۲۰۱۱ برگزار شد. شاهزاده ویلیام آرتور فیلیپ لوییزِ ولز بزرگترین فرزند شاهزاده چارلز و نوهٔ ارشد ملکه الیزابت دوم و شاهزاده فیلیپ و دومین وارث تاج و تخت می‌باشد. وی بعد از پدرش دومین نفر در خط دودمان پادشاهی بریتانیا می‌باشد. ویلیام ولز نخستین بار، کاترین الیزابت میدلتون را در سال ۲۰۰۱ هنگامی که هر دو در دانشگاه سنت اندروز واقع در اسکاتلند تحصیل می‌کردند، ملاقات کرد. از وقتی که نامزدی آنها شروع شد، کیت از طرف رسانه‌ها مورد توجه شدید قرار گرفت و البته این گمان بوجود آمد که آنها در نهایت زندگی مشترک خود را آغاز خواهند کرد. نامزدی آنها که در تاریخ ۲۰ اکتبر ۲۰۱۰ آغاز شده بود، در تاریخ ۱۶ نوامبر همان سال به طور رسمی اعلان گردید. پس از ازدواج، آنها قصد دارند در جزیره انگلسی (با واژه انگلیسی اشتباه نشود) واقع در ناحیه ولز شمالی زندگی کنند. ویلیام ولز در این جزیره در نیروی کاوش و نجات پادشاهی متحده بریتانیا موسوم به آر.ای.اف (به انگلیسی:RAF Search and Rescue Force) دوره کامل خلبانی هلیکوپتر را گذرانده‌است.
 :: آشنایی و دردسرها
ویلیام ولز و کیت میدلتون در سال ۲۰۰۱ وقتی که در اسکاتلند دانشجو بودند با یکدیگر آشنا شدند. پس از آن کیت میدلتون از طریق رسانه‌ها بیشتر مورد توجه قرار گرفت، طوری که در پی انتشار عکسی از او در نشریه‌ها، وکلایش در مورد احترام گذاشتن به حریم خصوصی او به روزنامه‌ها هشدار دادند. اولین باری که کیت میدلتون در یک جشن رسمی با حضور ملکه و دیگر اعضای بلند پایه دودمان سلطنتی شرکت کرد، در سال ۲۰۰۶ بود، هنگامی که شاهزاده ویلیام در ارتش پادشاهی متحده بریتانیا به درجه افسری رسید.
خبرنگاران در سال ۲۰۰۵ پیش از دانش‌آموختگی ویلیام ولز و کیت میدلتون، به هنگام تعطیلات خانواده پادشاهی از آنها عکس گرفتند. این موارد، گمان و حدس در مورد نامزدی آنان را بیشتر و بیشتر کرد. پی‌گیری آنان توسط عکاسان خبری، باعث فشار بیشتری بر این زوج شد. آنها در سال ۲۰۰۷ به دوستی و رابطه‌شان پایان دادند اما مدت کوتاهی بعد ویلیام ولز و کیت میدلتون دوباره در کنار هم دیده شدند. پس از آن کیت میدلتون دوباره در مراسم‌های مهم در کنار شاهزاده ویلیام شرکت می‌کرد. هنگامی که ویلیام نشان «بال» نیروی هوایی را از پدرش دریافت کرد، کیت میدلتون نیز در کنارش دیده شد. شاهزاده ویلیام هم اکنون به عنوان خلبان عملیات کاوش و نجات تخصص پیدا کرده‌است. کیت هم در حال به دست آوردن آموزش‌های لازم در حرفه‌اش به عنوان یک عکاس است.



 :: مراسم ازدواج
مراسم از ساعت ۱۲:۳۰ به وقت کابل و در تاریخ ۲۹ آپریل ۲۰۱۱ آغاز گردید. این مراسم در ساعت ۱۷ به وقت کابل به صورت رسمی پایان پذیرفت اما پس از آن این مراسم که با صرف ناهار و رقص و پایکوبی همراه است به صورت خصوصی ادامه داشت. مراسم عقد طبق برنامه در ساعت ۱۴:۳۰ برگزار گردید. در ابتدا سیاستمداران دعوت شده وارد کلیسا شدند. بعد از آن ساقدوش داماد که شاهزاده هری بود به همراه داماد داخل کلیسا شدند. در مرحله بعدی عروس وارد کلیسا می‌شود. مهمان‌های خانم لباس‌های رسمی و کلاه‌های مخصوص پوشیده بودند و از لباس‌های فانتزی و سبک خبری نبود.




  



: مراسم در کلیسای وست‌مینستر
قدمت کلیسای وست‌مینستر حدود ۱۰۰۰ سال است و پادشاهان مختلفی از بریتانیا در این کلیسا تاج گذاری کرده و مراسم‌های ازدواج و ختم‌های گوناگونی از خاندان سلطنتی در آن به وقوع پیوسته‌است. مراسم ختم پرنسس دایانا نیز در این کلیسا برگزار شده بود. در کلیسا آثار هنری بسیار زیادی که اکثرا مربوط به سده‌های ۱۳ و ۱۴ میلادی است، نگهداری می‌شود. مقبره ۱۷ پادشاه و ملکه در این کلیسا می‌باشد. ۱۵ مراسم ازدواج از دودمان پادشاهی بریتانیا اینجا برگزار شده‌است. چارلز دیکنز، نیوتن و هندل (موسیقی دان آلمانی بریتانیایی) در این کلیسا مدفون هستند. بلندی این کلیسا سه برابر پهنای آن می‌باشد.
در آزین‌بندی کلیسا از درختچه‌هایی کوچک استفاده شده بود که به صورت موقت از کاخ باکینگهام آورده شده بود. از گل و گل‌آرایی در مراسم خبری نبود.




:: حواشی و دانستنی‌ها
- در جریان برگزاری مراسم عروسی نیروهای پلیس ۴۳ نفر را به احتمال ایجاد ناامنی بازداشت کردند.
- موضوع جمهوری خواهی و سلطنت طلبی این روزها موضوع روز بریتانیا می‌باشد. در لندن و در خلال مراسم عروسی، تظاهرات ضدسلطنتی برگزار گردید. این در حالی است که آمارهای رسمی و غیر رسمی می‌گویند که بیشتر از ۷۰ درصد مردم بریتانیا به حکومت پادشاهی متمایل تر هستند.
- یکی از موضوعات بحث برانگیز دعوت ولیعهد بحرین و سوریه در لندن به مراسم ازدواج بود. به دلیل اعتراضات اخیر سوریه و تظاهرات گسترده در این کشور، دعوت از سفیر سوریه پس گرفته شد.
- کنترل برخی کارت‌های دعوت مهمانان از حاشیه‌های قابل تأمل در این مراسم ازدواج بود. شرکت‌های شرط‌بندی برای دیر و زود رسیدن عروس (کاترین میدلتون) شرط‌بندی کرده بودند.
- سن عروس ۵ ماه بیشتر از داماد می‌باشد.
- آهنگی که در مراسم سروده شد توسط یک آهنگساز ولزی ساخته شده بود. داماد به سرزمین ولز علاقه‌مند است به همین دلیل نام خود را ویلیام ولز نهاده‌است. او و همسرش همچنین قصد دارند در جزیره انگلسی (با واژه انگلیسی اشتباه نشود) واقع در ناحیه ولز شمالی زندگی کنند.
- ویلیام ولز و کاترین میدلتون به انجام کارهای خیر علاقه‌مند هستند و در انجمن‌های خیریه متعددی عضو هستند.
- مراسم ناهار در کاخ به میزبانی ملکه الیزابت دوم برگزا شد. فقط ۶۰۰ نفر از ۱۹۰۰ نفر از دعوت شدگان به مراسم عروسی به ناهار دعوت شده‌اند.
- اسب سواران متعددی با اسب‌های سفید و سیاه موسوم به گارد سواره نظام، عروس و داماد را از کلیسا تا کاخ اسکورت کردند.
- روز ۲۹ آوریل ۲۰۱۱، روز مراسم ازدواج در بریتانیا تعطیل رسمی بود.
- با وجود اینکه هوا ابری بود و تعدادی از مردم با خود چتر داشتند، در این مراسم باران نبارید.
- به نظر می رسد انتخاب 29 آوریل برای مراسم ازدواج، به خاطر سالگرد در گذشت سنت کاترین از قدیسان ایتالیایی بوده است. کاترین نیز نام عروس است.


جمعه، اردیبهشت ۲۳، ۱۳۹۰

دنیای درون

همه چيز به شما بستگي دارد!!!
 
  تمام عجايبي كه آرزوي ديدنشان را داريد در درونتان نهفته است...
 romantic-pic (5).jpg 
 يك ترانه مي تواند لحظه اي را برافروزد...
 
يك گل مي تواند رويا را از خواب بيدار كند...
 
يك درخت مي تواند آغاز يك جنگل باشد...
 
يك پرنده مي تواند پيام آور بهار باشد...
 
يك لبخند مي تواند آغاز يك دوستي باشد...
 
يك دست زدن به پشت كسي، مي تواند روحي را از جا بلند كند...
 
يك كلمه مي تواند هدفي را شكل دهد...
 
يك راي مي تواند سرنوشت ملتي را عوض كند...
 
يك اشعه باريك خورشيد مي تواند اتاقي را روشن كند...
 
يك شمع مي تواند تاريكي را بزدايد...
 
يك خنده مي تواند اندوه را فتح كند...
 
يك قدم مي تواند هر سفري را شروع كند...
 
يك كلمه مي تواند آغازگر هر دعايي باشد...
 
يك اميد ارواح ما را از جا بلند مي كند...
 
يك گرفتن دست مي تواند توجه و مهر شما را نشان دهد...
 
يك صدا مي تواند سخنگوي حكمت باشد...
 
يك قلب مي تواند بداند كه حقيقت چيست...
 
يك زندگي مي تواند تفاوتي را بوجود بياورد...
 
 
مي بينيد؟ همه چيز به شما بستگي دارد!!!
 
شاد باشید

چهارشنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۹۰

قابل توجه

قابل توجه دوستان

انتخاب اسم ها درنوشته های بنده کاملا ذوقی وتصادفی بوده به کدام شخص ،اشخاص ویا حادثه ای خاصی ارتباط نمیگیرد واگرچیزی خاصی منظورباشد بطورحتم درپاورقی یا یاداشت یادر داخل قوس توضیح داده خواهد شد.


رویای محال

اینهم نوشته دیگری ازمن تقدیم به همه دوستان:


رویای محال


بازهم رویا اما،
 شیرینترازرویاها
یاداوازجمع یادها
مانده مرادریادها


ازپشت هفت کوه ؛زآنسوی دریاها
                                                بازهم رویا!


آمدآن بدرکامل
ازابرمحمل
افشانده سنبل
لب غنچهءگل


باجام می ازچشمان زیبا
                                           بازهم رویا!


ازگرمی آغوش
ازعطربرودوش
ازلعل لب نوش
گشتم مدهوش


بیخودزهرجا،..............اما


                                    بازهم رویا!


هرجا وبیجا
ازپگاه تابیگاه
ازشام تاسحرگاه
اینم بود رویا


  دانم محال است .....اما
                                  بازهم رویا!



بهار بی یاسمن






...........

.....................


بهارواین همه دلتنگی؟

نه.............

باورم نمیشه.

شایدفرشته ای فصل هارابه اشتباه ورق زده!

................

بهاروبی یاسمن؟

نه!

باورم نمیشه........!

شایدخواب میبینم.....؟!

هنوز زمستان است وبهارنشده....

ویا

من درخواب بودم وبهارسپری شده......

وپاییزاست ویاسمن رفته!!!

ویاسمن دیگرنه رنگ یاسمن دارد ونه شمیم آنرا........!

.......................


.........................


اما؛نه!نه!نه!

من دیدم ومیبینم....

بهاربودوگلها

گلها بود ورنگها

رنگ بود ویاسمن!!

زیباترازهمیشه

خوشبوترازهرزمان

اما......پررنگ!!؟






....................

وفقط این منم

که بجرم بی رنگی!!؟

محرومم ازبهار

وتبعیدازباغ یاسمن!




چگونه آرامش را به زندگی پر اضطراب امروزی بازگردانیم ؟


جامعه ی ما مملو از بار اطلاعاتی سنگین است و ابزاری چون تلویزیون، رادیو، اینترنت، تبلیغات، پست الكترونیك و تلفون همراه همگی بر این سنگینی می‌افزایند. از سوی دیگر شكل زندگی در عصر حاضر بویژه در جوامع شهری ناگزیر توام با سر و صداها، ترافیك، ‌شلوغی‌ها و انبوهی از كارهای الزام‌آور روزمره است كه قطعا تمام این فاكتورها افزایش استرس و سلب آرامش انسانها را موجب می شود.

محققان و روانشناسان در سالهای اخیر تلاش كرده‌اند به شیوه‌های مختلف كه متداول‌ ترین آنها انتشار اخبار، مقالات و توصیه‌های بهداشتی است به مردم در حفظ آرامش در میان این همهمه و آشفتگی یاری برسانند. به اعتقاد آنها دسترسی و مطالعه این منابع هرازگاهی می‌تواند ما را به یاد نیاز اصلی مان به آرامش بیاندازد و حتی دقایقی از این زندگی پرمشغله جدا سازد. در این رابطه "استیو موریل" كارشناس و نویسنده مقاله ای در روزنامه "دیلی مدیتیشن و دیلی لایف" روش‌هایی را برای كسب آرامش در زندگی عنوان كرده كه به شرح زیر آنها را ذكر می كنیم :

• حداقل روزی 15 دقیقه را در سكوت بگذرانید و به نیازهای واقعی خود و چیزهایی كه دارید فكر كنید. سكوت عصاره آرامش است. البته با اجبار نمی‌توان سكوت كرد. بلكه باید زمانی كه فرا رسید آن را بپذیرید. روزی یك ساعت در اتاقی تنها بمانید و حتی اگر لازم شد در را روی خود ببندید.

• هیچگاه جلوی گریه خود را نگیرید و گهگاهی گریه كنید این كار باعث تخلیه تنش‌هایتان شده و به شما آرامش می‌دهد.

• وقتی احساس می‌كنید كه سرتان پر از فكرهای گوناگون منفی است با قدم زدن آنها را پاك كنید.

• افراد آرام به خود می‌گویند كه برای تغییر گذشته كاری نمی‌توان كرد، آنگاه از تفكر به آینده و ادامه زندگی لذت می‌برند.

• آرامش را از كودكان بیاموزید. آنها در همان لحظه‌ای هستند كه زندگی می‌كنند و لذت می‌برند.

• اگر نمی‌توانید دیگران را ببخشید بدانید كه افكار خشمگین همواره شما را با این افراد مرتبط خواهد كرد. اما شاد كردن دیگران باعث آرامش می‌شود.

• هر چه اكسیجن بیشتری به شما برسد آرام‌تر خواهید شد. بنابراین خوب است كه در محل كار یا خانه خود گیاهانی را نگهداری كنید.

• سعی كنید از چیزی كه هستید راضی باشید در این صورت احساس آرامش بیشتری می‌كنید.

• با حركات آرام و صحبت كردن شمرده احساس آرامش را به جمع منتقل كنید.

• با شوخ طبعی به آرامش خود كمك كنید.

• مهم نیست كه با شما مودبانه برخورد شود یا نه بلكه برخورد محترمانه شما باعث ایجاد آرامش و احساس خوبی در شما خواهد شد.

• سرعت حركت شما با احساستان رابطه مستقیمی دارد. آرام راه بروید و حركات بدن خود را آرام كنید. طولی نمی‌كشد كه آرام خواهید شد.

• گاهی می‌توانید برای رسیدن به آرامش دراز بكشید، عضلات خود را شل كنید و به هیچ چیز فكر نكنید.

• لحظه های زیبای زندگیتان را بنویسید و از آنها عكس و فیلم بگیرید. سپس بیشتر وقت آنها را به یاد آورید و درباره ‌شان فكر كنید و لذت ببرید.

• آهسته غذا خوردن و جویدن باعث تجدید توان فكری و احساس آرامش خواهد شد.

• هرچند وقت یكبار ساعت خود را باز كنید تا خود را از فشار زمان نجات دهید. همچنین درآوردن كفش‌ها به كاهش فشار عصبی كمك می‌كند.

• برای تاثیر بیشتر و رسیدن به آرامش در خود متمركز شوید و آرام نفس بكشید.

• تمرین كنید كه آرامتر از حد معمول صحبت كنید. اینكار به خودی خود ضربان قلب و تنفس را آرام می‌كند.

• احساسات و مشكلات خود را به دیگران بگویید و آرامش بیشتری احساس كنید.

• یكی از مهم ترین مهارت‌ها در آرام بودن، فكر نكردن به مسایل كوچك است. دومین مهارت، كوچك شمردن تمام مسایل است.

• شاد كردن دیگران، ‌موجب آرامش می‌شود. قدردانی كنید. دیگران را برای لطف كردن به خود تحت فشار قرار ندهید، لطف كه وظیفه نیست.

• اگر می‌دانستید كه: "سگرت كشیدن + ورزش نكردن‌ = استرس، اضطراب و حذف آرامش"، هرگز سگرت نمی‌كشیدید و ورزش كردن را به تعویق نمی‌انداختید.

• راحتی یكی از عناصر مهم آرامش است. گرمای مناسب، صندلی، لباس و كفش راحت این امكان را برای شما فراهم می‌كند. پوشیدن لباس های گشاد و راحت باعث ایجاد راحتی و احساس آرامش می‌شود.

• اگر به عقاید مذهبی و معنوی پایبند باشید، به یكی از با افتخارترین روش‌های رسیدن به آرامش خاطر رسیده‌اید. اگر از خدا دور افتاده‌اید، اكنون وقت آشتی است. داشتن یك تكیه گاه معنوی در حد تعادل موجب آرامش می‌شود.که خدا خود فرموده: الا تطمئن القلوب الابذکرالله

دلها به آرامش نمیرسند مگربایادخدا

یکشنبه، اسفند ۲۲، ۱۳۸۹

بهارآمد

بهار آمد بهار آمد بهار مشکبار آمد
نگار آمد نگار آمد نگار بردبار آمد
صبوح آمد صبوح آمد صبوح راح  و روح آمد
خرامان ساقی مه رو به ایثار عقار آمد

صفا آمد، صفا آمد که سنگ و ریگ روشن شد
شفا آمد شفا آمد شفای هر نزار آمد
حبیب آمد حبیب آمد به دلداری مشتاقان
طبیب آمد طبیب آمد طبیب هوشیار آمد

سماع آمد سماع آمد سماع بی صداع آمد
وصال آمد وصال آمد وصال پایدار آمد
ربیع آمد ربیع آمد ربیع بس بدیع آمد
شقایق‌ها و ریحان‌ها و لاله خوش عذار آمد

کسی آمد کسی آمد که ناکس زوکسی گردد
مهی آمد مهی آمد که دفع هر غبار آمد
دلی آمد دلی آمد که دلها را بخنداند
می ای آمد می ای آمد که دفع هر خمار آمد

کفی آمد کفی آمد که دریا دُرّ ازو یابد
شهی آمد شهی آمد که جان هر دیار آمد
کجا آمد کجا آمد کزینجا خود نرفته است او
ولیکن چشم گه آگاه و گه بی اعتبار آمد

ببندم چشم و گویم شد، گشایم گویم او آمد
و او در خواب و بیداری قرین و یار غار آمد
کنون ناطق خمش گردد کنون خامش به نطق آمد
رها کن حرف بشمرده که حرف بی شمار آمد
 
"مولانا"