یکشنبه، خرداد ۰۱، ۱۳۹۰

قشــنگی... قشــنگی... قشــنگی.



قشــنگی... قشــنگی... قشــنگی...


نوشته شده توسط سید نورالحق صبا   



بســـیار به تمـــکین وفقیهــــانه قشنگی
فتوای من این است؛ مزن چانه، قشنگی
اندازهء صد بلــــخ وهـــــراتی غـــــزل آرا
مانند «نهاوندک*» و «فرغانه*» قشنگی
امشب غــــــزل تازه به نامت کنـــــم آغاز
هر جاش نویسم که تو دیوانه قشــــنگی
دیوانه نگویم؟ ننویسم؟ بَدَت آمد؟
دیوانه منم، کافر فرزانه! قشنگی!
بگذار کمی موی تو در باد برقصد
آن را بزنی یا نزنی شانه، قشنگی
چون عاطفهء چلچله با باغ، ظریفی
چون عشقِ میانِ گل وپروانه، قشنگی
با پیرهن سرخ پَرَک دار بلندت
مثلِ مییِ گلرنگ به پیمانه، قشنگی
از من بَشَوی یا نشَوی دختر حوری!
با من بروی یا نروی خانه، قشنگی

*نهاوندک وفرغانه:از گسترده ترین دستگاه های موسیقی خراسانی که در حدود پنجاه گوشه دراد واغلب به صورت موسیقیی شاد در چشن ها واعیاد نواخته می شود، برای معلومات بیشتر به لغتنامهء دهخدا و«بهجت القلوب فارابی» مراجعه شود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر